"چالش اعتماد عمومی به اطلاعات منجر به ایجاد نقشهای زیادی میشود که هنوز وجود خارجی ندارند. تصور کنید در واکنش به بحران اعتماد عمومی، اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد تمامی شرکتهای فعال در حوزه رسانه و شبکه های اجتماعی تحت نظارت اتحادیه، باید تحت کنترل دقیق قرار گیرند تا سخنان ستیزگرایانه را تعدیل کنند.این مسئولیتی چند شاخه و عظیم خواهد بود، اما این چیزی است که حسابداران میتوانند سهمی اساسی در آن داشته باشند. آمادگی برای این نوع نقشهای جدید و کمک به شکلگیری آنها کلید سلامت دراز مدت این حرفه خواهد بود."
به طور کلی کاهش سطح اطمینان به دادهها و اطلاعات مالی، بخشی از کاهش اعتماد اجتماعی است.
اعتماد همیشه اساس یک جامعه فعال بوده است. جوامع اولیه انسانی در صورت عدم اعتماد به یکدیگر، قادر به پرورش محصول یا دام و گله نبودند و در راستای گسترش بشریت در جهان برای ساخت جوامع و اقتصاد وسیعتر و پیچیدهتر، "اعتماد" پایهگذار موفقیت آنها بوده است.
همچنین از ابتدا "اعتماد" در بطن حرفه حسابداری قرار داشته و این حرفه در جهت اطمینان بخشی از اعتبار در امانت داری شخصیت میگیرد.
اما فراتر از این حرفه، چالش عمومی "اعتماد" به معنای ضمانت و اطمینان از اینکه افراد به آنچه میگویند عمل کرده و عمل میکنند، در دهههای اخیر به طرز چشمگیری تغییر کرده و در آینده نیز تغییر خواهد کرد. این فشارها، حسابداران را بر آن میدارد که نقش بزرگتر و متفاوتی رانسبت به پیشینیان خود تقبل کنند. از این رو که اگر اطلاعاتی که ما برای میلیونها تصمیمگیری در روز استفاده میکنیم قابل اعتماد نباشند یا اشتباهاتی غیر قابل جبران باشند، جامعه قادر به انجام فعالیت نخواهد بود. کاهش اعتماد به این اطلاعات باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای ارائه دهنده آنها اعم از دولتی، تجاری، نهادهای خصوصی (NGOs) و رسانه ها میشود، و تقریباً این اعتماد است که از هر تعاملی، از جمله مصرفکنندگانی که اموال خود را بیمه میکنند گرفته تا مشاغلی که برای آینده برنامهریزی میکنند و دولتهایی که برای دوران پس از کووید-19 برنامههای بازسازی تنظیم میکنند، محافظت میکند.
امروزه، اعتماد به اطلاعات تولید شده و استفاده شده توسط همه ما - سازمان ها و افراد - با سه تهدید بسیار مدرن روبرو است.
اکنون ما در همه جنبههای زندگی خود به مجموعه بسیار پیچیدهتری از افراد و سازمانها وابسته هستیم و در جهان توسعه یافته امروز این بدان معناست که اگر زمانی میتوانستیم به تعداد کمتری از تعاملات شخصی و داخلی اعتماد کنیم، اکنون باید برای تایید تصمیمات خود به داده ها و اطلاعات غیرشخصی اعتماد کنیم. بنابراین تقاضای ما برای اطلاعات به مراتب بیشتر از هر زمان دیگری است درحالیکه ارتباط کمتری با منابع داریم.
در همین حال، تهیه اطلاعات و دادههایی که میتوانند در تصمیمگیری برای اعتماد به افراد به ما کمک کنند، آنقدر زیاد شده است که مصرف و تجزیه حتی کسری از درصد آن غیرممکن است.
شرکت تحقیقاتی IDC پیشبینی کرده تا سال 2025، روزانه 463 اگزابایت داده تولید خواهد شد. (با علم بر اینکه تنها پنچ اگزابایت میتواند تمامی کلماتی که توسط بشر به زبان آمده را در خود ذخیره کند.)
در نهایت، تولید و مهمتر از همه به اشتراک گذاشتن اطلاعات و داده ها در سیستم عاملهای اجتماعی و دیجیتال برای همه ما بسیار آسانتر شده است، هرچند برخی از آنها بطور ناخواسته موجب گمراهی میشوند و بخش کوچکی از آنها عمداً مخاطب را گمراه میکنند.
به عنوان مثال، بررسی صورت گرفته توسط کمیسیون اروپا از سال 2018 نشان داده که بیش از یک سوم اروپاییها روزانه با اطلاعات جعلی روبرو میشوند و در پاسخ به این مشکل اگر بخواهیم از انتشار اطلاعات مخرب و نادرست در رسانه های اجتماعی جلوگیری کنیم، بسیاری مشکلات نظارتی و آزادی بیان همچنان پیش رو هستند. بنابراین جای تعجب نیست که به نظر میرسد اعتماد عمومی به اطلاعات در حال کاهش است.
شرکت روابط عمومی Edelman ، که به مدت 21 سال نظرسنجی سالانهای در مورد اعتماد عمومی انجام داده است ، میگوید: "هیچ یک از رهبران اجتماعی که ما پیروشان هستیم، مانند رهبران دولت، مدیران سازمانها، روزنامهنگاران و حتی رهبران مذهبی با توجه به افت رتبه اعتماد در سال 2020، قابل اعتماد برای انجام کار درست نیستند." Edelman هشدار میدهد که هر چهار نهاد اصلی شامل تجارت ، دولت ، سازمان های غیردولتی و رسانه ها، با "ورشکستگی اطلاعات" روبرو هستند.
به عنوان مثال از آنجا که "ارزش ظاهری" اطلاعات مصرفی ما قابل اعتماد نیست، بنابراین افراد را به سمت اقدام یا تصمیمگیری صحیح سوق نخواهد داد.
یکی از حسابداران رسمی پیشگام در مبحث اعتماد، Ed Humpherson ACA مدیر کل تنظیم مقررات در سازمان آمار انگلستان و مسئول ارزیابی اعتبار آماری دولت است. او میگوید: "عبارت ورشکستگی اطلاعات به این مفهوم است که ما در محیطی قرار داریم که در آن افراد و سازمانها مملو از دادهها هستند و قادر به تفکیک خوب از بد نیستند. چگونه میتوان تشخیص داد کدام یک از این اطلاعات که دریافت میکنیم قابل اعتماد هستند و کدامشان نیستند؟"
چگونه حسابداران رسمی به بازگرداندن اعتماد به نفع مردم کمک می کنند
از این رو، چالش اطمینان از دسترسی جوامع در سراسر جهان به اطلاعات قابل اعتماد و مبتنی بر واقعیت و اینکه که بدانند میتوانند به آنها اعتماد کنند، یک مشکل بزرگ و بحرانی است و به وضوح نقشی کلیدی برای افرادی که مهارت و تجربه حسابداری دارند، ایفا میکند.
در ابتدا، حسابداران میتوانند به جلوگیری از "ورشکستگی اطلاعات" کمک کنند. در نهادهای عمومی این به معنای اطمینان بخشی به کلیه ذینفعان اعم از تنظیمکنندگان، سرمایهگذاران، مشتریان، کارمندان، مردم عادی و رأی دهندگان به این امر است که رشد پایدار مالی به قیمت تخریب ناپایدار سرمایه طبیعی یا تشدید مشکلات اجتماعی، از جمله ریشه دار کردن فقر، حفظ کلیشه های نژادپرستانه یا جنسیتگرایانه نیست.
در کوتاه مدت، این بخش برای بسیاری از اعضا می تواند به معنای ادامه کار به روش مرسوم تطبیق، بررسی، اطمینان، تجزیه و تحلیل و ارائه دادهها برای کل سازمان باشد. اما انجام این کار با تعداد فزایندهای از دادههای غیر مالی به مدیران ارشد کمک می کند الگوی کسب و کار شرکت (یا الگوی عملیاتی سازمان غیر انتفاعی) را درک کرده، بیان کنند و بهبود بخشند.
در وهله دوم، واضح است که چگونگی ارزشگذاری جهانی برای موفقیت مالی یا اقتصادی به سرعت در حال تغییر است. گروههای مختلفی از تصمیمگیرندگان خبره، چالشهای زیست محیطی و اجتماعی خلاصه شده توسط اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDG) را چالشهای اساسی برای همه ما میدانند.آلن جوپ، مدیر عامل یونیلور میگوید: :اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDG) تنها کاری مثبت برای انجام نیست، بلکه راهی است به سوی یک جهان موفق". همینطور لری فینک، مدیر عامل BlackRock، یکی از بزرگترین مدیران دارایی جهان در نامه سالانه خود به مدیران عامل " investee" عنوان کرد: "از ژانویه تا نوامبر 2020 ، سرمایه گذاران در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق معامله بورس در دنیا، 288 میلیارد دلار در داراییهای پایدار سرمایه گذاری کردند، یعنی 96٪ افزایش نسبت به سال 2019. " واضح است که تصمیمات تخصیص سرمایه، قیمت داراییها و تصمیمات بلند مدت سیاست عمومی، در حال حاضر نیاز به چیزی بیش از یک بازده مالی مستحکم را در نظر میگیرند.
در کوتاه مدت و میان مدت، این امر دو نقش مهم را برای حسابداران فراهم میکند.اول، در فضایی که اطلاعات به سرعت در حال تغییر است، آنها قادر به درک نحوه کمک به مشتریان یا همکاران برای دستیابی به بهترین و مفیدترین اطلاعات تأیید شده و سپس راهنمایی آنها برای تصمیمگیریهای ارزشمند به عنوان نتیجه هستند که لازمهی آن درک کامل مجموعه فناوریهای نوظهور مرتبط با هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و همچنین تعداد زیادی از مسائل مربوط به حاکمیت دادههااست. دوم، همانگونه که پیتر باکر،مدیرعامل شورای تجارت جهانی در توسعه پایدار، و نویسنده این ادعا که "حسابداران جهان را نجات میدهند" می گوید: آنها باید بدانند که چگونه این تغییر در تصمیمگیری در یک شرکت تغییر ایجاد میکند. اگر قیمتگذاری درست، هزینه واقعی و یکپارچه سازی عوامل خارجی را اعمال کنید، چگونه تصمیمات مقامات اجرایی تغییر میکند؟ چگونه تخصیص سرمایه، الگوهای ارزیابی سرمایه گذاران را تغییر میدهد؟ " حسابداران این فرصت را دارند که از مقام محافظت ازاطلاعات شرکت، به یاری تصمیم گیرندگان در جهت اخذ تصمیمات درست بیایند.سوم، چالش اعتماد عمومی به اطلاعات منجر به ایجاد نقشهای زیادی میشود که هنوز وجود خارجی ندارند. تصور کنید در واکنش به بحران اعتماد عمومی، اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد تمامی شرکتهای رسانه ای و شبکه های اجتماعی تحت نظارت اتحادیه، باید تحت کنترل دقیق قرار گیرند تا سخنان ستیزگرایانه را تعدیل کنند.این مسئولیتی چند شاخه و عظیم خواهد بود، اما این چیزی است که حسابداران میتوانند سهمی اساسی در آن داشته باشند. آمادگی برای این نوع نقشهای جدید و کمک به شکلگیری آنها کلید سلامت دراز مدت این حرفه خواهد بود. نمونه دیگر میتواند بازرسی رسمی را شامل شود که یک فناوری هوش مصنوعی را پیش از استقرار در انظار عمومی، به کار میگیرد. این بار هم نقشی است که حسابداران در آن سرآمد هستند و اگر آن را به عهده نگیرند جامعه وضعیت بدتری خواهد داشت.
لینک خبر:
https://www.icaew.com/insights/insights-specials/when-chartered-accountants-save-the-world/how-chartered-accountants-can-help-to-safeguard-trust-in-society